1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

وکیل مسعود باستانی:<br>نمی‌توان نام این مراسم را محاکمه قضایی گذاشت

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات فعالان سیاسی درحالی برگزار شد که تا کنون هیچیک از وکلای آنان موفق به دیدار با موکلانشان نشده‌اند. محمد شریف وکیل مسعود باستانی می‌گوید هنوز حتی نتوانسته وکالتنامه‌اش را روی پرونده بگذارد.

https://p.dw.com/p/JHzJ
جلسه چهارم دادگاه‌های دسته‌جمعی. صحنه قرائت کیفرخواست
جلسه چهارم دادگاه‌های دسته‌جمعی. صحنه قرائت کیفرخواستعکس: Fars

مسعود باستانی روزنامه‌نگار، روز سه‌شنبه سوم شهریور ماه در حالی در جلسه دادگاه حاضر شد که موکلش نه پرونده او را مطالعه کرده نه با او ملاقاتی داشته و نه اساسا به وی اجازه داده شده که وکالتنامه‌اش را روی پرونده بگذارد.

سعید حجاریان عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت نیز به گفته‌ی دخترش مجبور شده وکیلش را عوض کند. غلامعلی ریاحی وکیل تعیینی حجاریان بود ولی در جلسه روز سه‌شنبه شخص دیگری وکالت او را بر عهده داشت.

از سوی دیگر با وجود اینکه اعلام شد جلسه دادگاه علنی است ولی هیچ یک از خبرگزاران مستقل و غیردولتی اجازه ورود به دادگاه را نیافتند. خانواده‌‌های متهمانی هم که در دادگاه حضور داشتند تا ساعت ۴ بعدازظهر پشت درهای بسته شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب منتظر ماندند تا شاید هنگام خروج از دادگاه بتوانند فرزندان و همسرانشان را ببینند.

محمد شریف حقوقدان و وکیل احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی و مسعود باستانی این دادگاه را یک «نمایش» می‌خواند که حاضر به شرکت در آن نیست. وی همچنین می‌گوید حکم صادرشده در چنین دادگاهی یک حکم قضایی نخواهد بود.

محمد شریف
محمد شریفعکس: DW

دویچه‌وله: آقای شریف شما وکیل تعدادی از فعالان سیاسی هستید که در حوادث اخیر بازداشت شده‌اند. مسعود باستانی یکی از موکلان شما امروز در دادگاه محاکمه شد ولی شما در دادگاه حضور نداشتید. علت عدم حضورتان چه بود؟

محمد شریف: تعدادی از موکلین‌ من قبل از این که بازداشت بشوند وکالتنامه مرا امضاء کردند، اما در این مدتی که از بازداشت آنها می‌گذرد هنوز نتوانسته‌ام شعبه‌ی بازپرسی یا دادیاری که پرونده در آنجا در جریان هست را پیدا کنم. در این مدت من بیش از ده بار به دادسرای انقلاب مراجعه کرده‌ام، برای این که به من گفته بشود پرونده‌ی موکلین من در کدام شعبه است که بتوانم وکالتنامه را ارائه بدهم ولی متأسفانه موفق نشدم آن شعبه را پیدا بکنم.

در مورد برخی دیگر از موکلین‌ام که می‌بایست وکالتنامه را به زندان ارجاع می‌دادم تا در زندان امضا کنند، مثل آقای دکتر زیدآبادی و آقای عبدالله مؤمنی. آخرین مراجعه‌ی من روز یکشنبه‌ی گذشته (اول شهریور) بود و کماکان پاسخی که به من داده شد، پاسخی بوده که شاید دهها بار به من داده شده بود، این که: این اسامی که شما می‌گویید، پرونده‌ی‌شان هنوز به دادسرا ارجاع نشده است.

بنابراین چه در مورد موکلینی که قبلاً وکالتنامه را امضاء کرده بودند و چه در مورد موکلینی که هنوز وکالتنامه را امضاء نکرده‌اند، عملاً امکان ارائه‌ی وکالتنامه و گذاشتن‌اش روی پرونده فراهم نشده است.

در عین حال توجه داشته باشید که حداقل موازینی که باید رعایت بشود تا وکیل بتواند به وظایفی که قانون برعهده‌اش گذاشته است عمل بکند، این است که پرونده مطالعه بشود، از پرونده یاداشت برداشته بشود و با موکل جلسه یا جلساتی، هر مقدار که لازم باشد، برقرار بشود. مطالب مندرج در پرونده با موکل درمیان گذاشته بشود تا امکان دفاع فراهم بشود. هیچ کدام از این موازین به هیچ ترتیب تحقق پیدا نکرده است. بنابراین بدیهی است که حضور یک وکیل در این شرایط در دادگاه هیچ نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت و مادامی که وضعیت بدین ترتیب باشد، من در هیچ محاکمه‌ای شرکت نخواهم کرد.

گفتید در مورد بعضی از موکل‌تان گفته‌اند اصلاً پرونده‌شان هنوز به دادسرا ارجاع نشده است. ولی مثلاً آقای زیدآبادی در دو جلسه از این دادگاه‌ها حضور داشتند، حداقل آنجا نشسته بودند. چه طور ممکن است وقتی پرونده هنوز تمام نشده، اینها را در دادگاه بیاورند؟

باید بگویم هیچ گونه پاسخی که توجیه حقوقی داشته باشد برای شما ندارم. چون من پاسخی که باید به خبرگزاری‌ها بدهم، باید اولاً یک اتکای حقوقی داشته باشد. ثانیاً بار اولی که آقای دکتر زیدآبادی در همین شعبه حضور داشتند، من با قاضی دادگاه صحبت کردم و ایشان کماکان به من گفتند پرونده‌ی آقای دکتر زیدآبادی به این شعبه ارجاع نشده است، من پرسیدم ولی دادگاه در شعبه‌ی ۱۵ تشکیل شده و آقای دکتر زیدآبادی در این شعبه حضور داشتند، گفتند نه، این به این معنا نیست که پرونده به این شعبه ارجاع شده باشد. قضیه به گونه‌ای درهم ریخته است که من از دادن پاسخی که از یک وکیل توقع برود، معذورم و امکانپذیر نیست که به شما و شنوندگان‌تان پاسخ بدهم.

آقای شریف موکل شما مسعود باستانی امروز در چهارمین جلسه‌ی دادگاه حاضر شد و یکسری اعترافات کرد. ازجمله این که در سایت «جمهوریت» بوده و پولهایی می‌‌گرفته، و اینکه بابت کار روزنامه‌نگاری از سایت‌های خارج از کشور پول می‌گرفته و چیزهای دیگر که حتماً شما بهتر از ما در جریانش هستید. نظرتان راجع به اظهارات موکل‌تان چه هست؟

مسعود باستانی، روزنامه‌نگار، در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فعالان سیاسی
مسعود باستانی، روزنامه‌نگار، در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فعالان سیاسیعکس: FARS

از سالها قبل من عهده‌دار وکالت‌ آقای مسعود باستانی بودم و وکالت امضا ‌شده پیش من داشتند و یکی از مواردی که من دهها بار به دادسرا مراجعه کردم، برای این که بفهمم پرونده‌ی موکلم در کدام شعبه‌ است که وکالتنامه را ارائه بدهم، پرونده‌ی آقای مسعود باستانی بوده و من امروز صبح متوجه شدم که موکلم در دادگاه حضور پیدا کرده است. براین اساس من به هیچ وجه برای اظهاراتی که ایشان در دادگاه بیان داشته‌اند ارزشی قائل نیستم و مدام که پرونده را نخوانم و با موکلم جلسه‌ای نداشته باشم، نام این مراسم را نمی‌توانم محاکمه بگذارم.

یکی از اتهامات ایشان، این طور که خودشان مطرح کرده‌اند، این بوده که با سایت‌های خارج از کشور همکاری می‌کردند و حق‌الزحمه دریافت می‌کردند. آیا از نظر قانون ایران، همکاری با یک سایت خارج از کشور جرم است؟

به‌هیچ‌وجه. ما چنین عنوان مجرمانه‌ای در قوانین‌مان نداریم. فارغ از این که این مسایل در کتب قانون انعکاس پیدا کرده باشد، بهرحال هر انسانی اعم از این که آگاهی حقوقی داشته باشد یا خیر، به راحتی می‌تواند این مسئله را درک بکند که مگر این جزو مشاغل غیرقانونی است؟ یک خبرنگار کارش این است، شغلش این است، موجبات شغلی‌اش این را ایجاب می‌کند. چطور می‌شود این را به‌عنوان اتهام مطرح کرد؟ همان طور که گفتم، آقای مسعود باستانی خبرنگار هستند و همکاری با خبرگزاری‌های مختلف، با سایت‌های مختلف در زمره‌ی تعاریفی است که برای شغل خبرنگاری وجود دارد و بدیهی است که یک خبرنگار در برابر اقداماتش وجه دریافت می‌کند، مثل هر شغل دیگری. و من از این که برای این مسئله عنوان اتهامی قرار داده‌اند حیرت می‌کنم!

آقای شریف تأکید می‌شود که این دادگاهها به صورت علنی و با حضور خبرنگاران برگزار می‌شود. ولی تا بحال به هیچ کدام از خانواده‌های متهمان اجازه‌ی حضور در دادگاه داده نشده است. آیا ما انواع دادگاه علنی داریم و از نظر قانونی می‌شود دادگاهی علنی باشد و خانواده‌‌ی متهم نتوانند در آن حضور پیدا کنند؟

همان طور که بهرحال پاسخ این پرسش هم مشخص است، خیر! هر وقت می‌گویند دادگاه به صورت علنی برگزار می‌شود، یعنی هر کسی، اعم از انسان‌هایی که جزو ارکان دادرسی نیستند، جزو خویشاوندان پرونده نیستند، بتوانند بدون هیچ گونه مانعی در دادگاه حضور پیدا بکند. اینها محاکمه نیست. من این‌ها را به‌هیچ‌وجه محاکمه قلمداد نمی‌کنم و هیچ اسمی هم نمی‌توانم برایشان جعل کنم که این وضعیت را بتواند توجیه کند. این دادگاه به‌هیچ‌وجه دادگاه علنی محسوب نمی‌شود.

و غیر از جنبه‌ی علنی بودن یا نبودن آن، شما چه اشکالات حقوقی دیگری بخصوص بر دادگاه امروز وارد می‌بینید؟

من هنوز از اتهامات موکلین‌ام آگاه نیستم. در مورد برخی از اتهامات هست که عدم حضور وکیل اعتبار دادگاه و اعتبار حکم را زیر سوال می‌برد. بویژه این قبیل محاکمات که عمدتاً تحت عنوان کلی «اقدام علیه امنیت ملی» عنوان می‌ شود و بعد مسایل معینی برایش درنظر گرفته می‌شود. در این قبیل مواقع در صورت عدم حضور وکیل، حکمی را که در چنین دادگاهی صادر بشود، نمی‌توان این حکم را حکم قضایی و واجد اعتبار حقوقی قلمداد کرد. از سوی دیگر در وضعیتی که متهم وکیل تعیینی دارد یا قبلاً وکالتنامه امضاء کرده و یا این که وکیل تعیینی معین شده و موفق نشده است که وکالتنامه را امضاء بکند، تعیین وکیل تسخیری غیرممکن است و چنین توجیهی هم در قوانین هیچ کشوری منجمله در قوانین کشور ما نیست. و همان طور که گفتم، من نمی‌توانم اسم این مراسم را محاکمه بگذارم.

میترا شجاعی

تحریریه: رضا نیکجو

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر